امام عصر علیه السلام به خواست خداوند متعال ولی نعمت همهی مخلوقات هستند و بیشترین حق را بر همه دارند ایشان فراگیرترین ، پایهای ترین ، فراوانترین و باکیفیتترین وعظیمترین نعمتی هستند که خداوند نصیب ما فرموده است . لذا باید طبیعتاً ذکری که از ایشان به میان می آید نیز فراوانتر ، شدید و غلیظتر و با انواع بیشتری تحقق یابد وگرنه ایشان غریب میمانند .
اگر نفس میکشیم ، اگر درد نداریم ، اگر خیر و برکت در زندگیمان میبینیم و احساس آسایش میکنیم باید حواسمان باشد که این نعمتها از کدام وجود نشأت گرفته و از کجا این آبشار نعمت به سوی ما سرازیر گشته است .
آیا تا به حال شده به خاطر نعمتهایی که داریم و سختیها و بلاهایی که نداریم بگوییم یا صاحب الزمان از شما ممنونیم ؟
آیا در مقابل بیمار نبودن و فرزند سالم داشتن و در شرایط مطلوب به سر بردن شکر ولی نعمتان را به جای آوردهایم ؟
به راستی اگر در مقابل این همه نعمت از یادآوری و ذکر اماممان سر باز زنیم آیا به غربت او راضی نشدهایم و در برابر او مسؤول نیستیم ؟
امام زمان علیه السلام به این معنا از غربت نیز در محاق غریبی به سر می برند . اگر پدری که با فرزندانش ارتباط قوی دارد و خانوادهاش به او علاقهمند هستند ، به سفری طولانی برود ، به راستی چه حالتی برای آن خانواده متصور خواهد بود ؟ به هر مناسبتی در خانه از او یادی به میان میآید ، اهل خانه به دنبال بهانه می گردند تا خاطرات او را یادآوری کنند و جای او را خالی نمایند . هنگامی که تماس می گیرد همه برای سخن گفتن با او مشتاقند و اگر چند وقتی خبری از او نشود به هر وسیلهای شده برای خبرگرفتن از او و دربارهی او تلاش میکنند عکس او ، وسایل او و حتی جاهایی که در خانه یا بیرون آن حضور داشته دائماً مورد توجه خانوادهی اوست حالا اگر اینها بدانند که این سفر نه یک سفر معمولی که نوعی زندانی شدن است ، قطعاً سختیها و ناملایماتی که به دوش خواهند کشید فراوانتر است . طبعاً بیشتر برای پدرشان غصه میخورند و به همه برای خلاصی او التماس دعا می گویند و هنگامی که با خداوند ارتباط برقرار می کنند نخستین و مهمترین خواستهشان آزادی پدر است . و چه بسا حاضرند از بسیاری از نیازهای دیگرشان چشم بپوشند تا پدرشان آزاد شود و شاید هم همهی خواستههای دیگرشان یادشان برود و کانون توجهشان به خلاصی پدر معطوف شود . این همه به خاطر علاقه و پیوندی است که میان آن خانواده و پدرشان برقرار است ، و این محبت باعث می شود گرفتاری او را تاب نیاورند ، و در یک کلام فکر و ذکرشان پدرشان شود .
حال مگر ما ندانستهایم که امام زمان علیه السلام پدر شفیق و مونس رفیق و برادر همزاد و مادر مهرورز است ؟ و مگر نمیدانیم این پدر ما زندانی غیبت است و درد گمراهی و نافرمانی انسانها شکنجهاش میدهد ؟
به خود باز گردیم و ببینیم که آیا همین حالاتی را که طبیعتاً فرزندان یک خانواده نسبت به پدر سفر کردهی خود دارند ، ما نیز دربراه ی امام زمانمان داریم ؟
مسلماً ساده انگاری است اگر یاد کرد مختصری را که نیمهی شعبان هر سال از آن حضرت در سطح جامعه صورت می گیرد ، از میان برندهی غربت ایشان بدانیم . شأن ، منزلت ، بلندایی ، عظمت و لطف و عطوفت امام عصر علیه السلام به ما آن قدر است که اگر هر ثانیه یادآور ایشان باشیم باز هم به غربت آن عزیز پایان ندادهایم . چرا که یادآوریهای مختصر از آن حضرت مسلماً کیفیت ، و زمینههای چند گونه را آن گونه که مناسب شأن ایشان است دارا نیست . پس لااقل بیاییم مایی که داعیهدار محبت آن عزیز هستیم قدری از غفلت و بیتوجهی نسبت به او به در آییم تا همان وضعیتی را که فرزندان دور افتاده از پدری نسبت به او دارند در ما هم ایجاد شود .
.: Weblog Themes By Pichak :.